فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

نخود مامان

شب اربعین

چه شب سنگینیه همه عزادارن انگار اسمان و زمین و زمان چهل روز شکستن چهل روز بریدن چهل روز پی ناقه دویدن چهل روزفقط طعنه و دشنام شنیدن چه بگویم چهل روز اسارت چهل روز جسارت چهل روزغم و غربت وغارت چهل روز پریشانی و حسرت چهل روز مصیبت چه بگویم............ السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین
1 دی 1392

کادوی تولدم و بدخوابی فاطمه

دخترکم دیشب شب یلدا بود و شب تولد من اما به اربعین امام نزدیک بود واسه همین ما ٥ شنبه یلدا گرفتیم بابایی میخاست برام گوشی موبایل بگیره ولیمن هر چی فکر کردم دیدم چه فایده این همه هزینه کنم اخر سر فاطمه خانم بترکوندش موبایل من در واقع مال فاطمه خانمه منم به همسری اعلام کردم با همون پول میخام یه تکه طلا بخرم ساعت ١٢ مترو امام خمینی قرار گذاشتیم فاطمه رو پیش مامان گذاشتم و خوشحححححححححححححححححال رفتم خیلی وقت بود تنهایی با همسری بیرون نرفته بودم واقعن خوش گذشت خلاصه چون ٥ شنبه هم بود بازار تا ساعت ٣ بیشتر نیست واسه همین زود انتخاب کردم یه گردن بند ظریف و خوشححححححححححححححال رفتیم شمشیری نهار بخوریم کلی شلوغ بود ولی خیلی خوشمزه بود خلاصه خیلی خو...
1 دی 1392

شعر خواندن فاطمه

دختر گلم درست یه روز قبل تولدت شروع کردی به خوندن شعری که تو کلاس مادر و کودک خاله بهار براتون میخوند خیلی خوشحال شدم چون من با تو تمرین نکرده بودم خوندی علی بابا هی هی هو توی باغش طوطی داره هی هی هو بقیه شعرا که تو کلاس خاله براتون میخوندو داری میخونی میگی کلاغ پر گنجیشک پر طوطی پر فاطمه نه نه فاطمه که پر نداره خودش خبر نداره یا شعر باز میشیم بسته میشیم دست دست دست پا پا پا پنجه پاشنه حالا جاها عوض با صدای زنبور خلاصه شکه ام کردی گویا این کلاس خیلی تاثیر گزار بود تو باز شدن زبونت یکی ازکارای بامزه دیگه ات اینه تا سوار ماشین میشی زودی میگی بابا تند تند نرو بس من به بابات گفتم و خدا نکنه که بابات یادش بره برات پاستیل بخره نمیزاری بیاد خونه شب...
26 آذر 1392

تولدت مبارک دخترم

دختر گلم تولد امسالت افتاد ٧ صفر تو تقویم نوشته ولادت امام موسی کاظم اما خیلیا میگن اشتباهه و شهادت امام حسن هست ما که نمیخاستیم جشن بگیریم عشقم ماه صفر ماه خوش یمنی نیست و ماه اسارته چون عمه ١٠ روزی بود از دبی اومده بود و ما هنوز نشده بود بریم ببینیمش به پیشنهاد خاله کیکتو بردیم اونجا دخملم  تولدت مبارک عشقم ارزوم اینه که بزرگ شی و این نوشته هایی که برات نوشتمو بخونی دخترم منو ببخش که این روزا اخلاقم تند شده باهات و شیطنتاتو نمیتونم تحمل کنم نمیدونم دخترم ولی این روزا روزای خوبی برام نیست ...
21 آذر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نخود مامان می باشد