فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

نخود مامان

ما اومدیم

1392/7/30 19:06
نویسنده : عبیر
82 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ما اومدیم کلی خسته ام انشالا بعد رفع خستگی عکسا رو اپلود میکنم بلیط هواپیما گیرمون نیومد با قطار رفتیم کلی استرس داشتم که نخودم اذیت میکنه اما زیارت امام به همه جی می ارزید رفتنی نخود اذیت نکرد ولی برگشتنی اذیت کرد منم کلی خسته بودم اخه خانم اصلن رضایت نمیدادن راه برن همش بغلم بود کمر و دستم واقعن درد گرفت نخودم اولین بارش بود که میرفت مشهد عروسکم ١ سالو  ده ماهگی مشهدی شدی از این بگم که ماشالا زبونت خیلی باز شده خیلی از جملاتو میگی مخصوصن مشهد خیلی زبونت باز شده بود مثلن حرم که رفتیم یه خانمه  دیدی داشت گریه میکرد گفتی مامان خاله گریه میکنهتعجبیا وقتی سوختی گفتی مامان پی پی درد و خیلی جملات دیگه این مال منه  از اینا میخام  عمه بیا اینو بگیر  نمیدم  الو سلام خوبی  و از همه مهمتر شعرهایی که تو کلاس خلاقیت براتون خاله بهار میخونه رو بلدی بدون اینکه من بات تمرین کنم میگی باز میشیم بسته میشیم و میگی اینجوری میشیم اونجوری میشیمتعجبو از همه مهمتر علامت شیر پاک رو که دیدی خیلی شبیه علامت شبکه پویاس تا دیدی گفتی مامان پویا ای جان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

سارا
1 آبان 92 13:10
سلام قربون مشدی کوچولو برم غبیر خوشبحالتون تا باشه از این سفرها خیلی دلم واسه فاطمه وروجک تنگیده عکساشو بزار
مامان اهورا
2 آبان 92 1:28
عزیز دلم زیارت قبول...
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نخود مامان می باشد