فاطمه و جملات سنگین
به فاطمه میگم بسه دیگه اینقد منو اذیت نکن در لاکو ببند میریزه زمین اونم یه نگاهی عمیق به من انداخت و گفت حق با تواه مامان فاطمه چند بار به من میگه مامان به من اب بده منم دستم بند بود یادم رفت برگشت به من گفت مامان خیلی بی حساسی... منظور بی احساسی... اینم از دخمل سه سال و چهار ماهه من .......... ...
نویسنده :
عبیر
16:02